براي كسي كه در همه چيز با من است. قدم زدن با او برايم از همه چيز با ارزش تر است.
اينكه با همديگر آهنگي را بلند بلند بخوانيم و فرياد بزنيم و باعث آزار همسايه ها شويم !
اينكه برويم خريد و من فقط به سليقه ي او اهميت دهم و بگويم هر چه كه تو بگويي !
اينكه همه بگويند كه او خوشگل تر از من است و من فقد فقد حسودي ام شود به تو ! ولي با اين حسادت ها, دوس دارم كه فقط تو دركنارم باشي ولي مدتي ست كه هيچ آهنگي را نخوانديم حتآ به همراه آن حركاتِ موزونِ معروفمان ...
و چند وقتيست نصيحت هايت را نشنيده ام كه بگويي "شيطوني نكنيا ! تو باهمه فرق ميكني !"
خب قبولت دارم ! راست هم ميگويي ! من تا وقتي كه تو را دارم با همه فرق ميكنم و شايد از خيلي ها خوشبخت تر هم باشم !
هميشه برايم خواهر داشتن افتخار بود! ولي دوري از خواهر برايم كم تر از درد نيس!
كاش ميشد دوباره پيشم بودي... دوباره مينشستيم و ساعت ها بدون چشم برداشتن از هم حرف ميزديم تا جايي ك ديگر كلمه ها را كم بياوريم و بگويم "خب ديگه چ خبر" !!
ميداني حرف هايم تلنبار شده است در دل ؟ خب من هم ترسم از همين است ! ميترسم ناگهان بتركد و همه از دلم باخبر شوند ...
پ.ن:الناز دانشگاس و من با تنهايي رفيق شده ام ولي تنهايي ن حتي خواهر, بلكه رفيق خوبي هم نتوانست باشد :(
- ۲ بازديد
- ۰ نظر